sms های محلی
تـــنـــــــــــــــهـــایــــــــــــــــــــی
به وبلاگ مــــــــــن خوش آمدید

تركه ميره تو جنگل داد ميزنه من شير وپلنگ مي خورم يهو شيره يه نهره ميكشه تركه ميگه : خب البته من گاهي وقتا گوه زيادي هم مي خورم .

تركه ميره مسجد مياد بيرون ميبينه كفشاشو دزد برده . با خودش ميگه من كي رفتم ؟


تركه ميره جلوي آينه و چشماشو مي بنده. ميگن چرا اينكارو مي كني؟ ميگه: آخه مي خوام ببينم وقتي مي خوابم چه ريختي ميشم!!!
 
تركه و اصفهانيه و همدانيه مرحوم ميشن. اون دنيا ميرن جلو در بهشت، تا ميان برن تو يارو دربونه يك نگاه به پروندشون ميكنه، با لگد پرتشون ميكنه بيرون! خلاصه همينجور دم در بهشت ولو بودن، يهو همدانيه ميبينه دارن يه جنازه ميبرن تو بهشت، اينم بدو بدو ميره زير جنازه رو ميگيره و لااله‌الا‌الله گويان ميره تو. يك مدت ميگذره، اصفهانيه ميبينه يك جانباز داره با ويلچر ميره تو، اينم بدو بدو ميره پشت ويلچر رو ميگيره و ميره تو. تركه خيلي شاكي ميشه، هي دور و بر رو نگاه ميكنه، ميبينه پشت بهشت ساختمون سازي دارن، يك فرغون افتاده اون گوشه. خلاصه فروغون خالي رو ور ميداره ميره جلو در بهشت. دربونه ميپرسه: چيكار داري؟ تركه ميگه: كوري نميبيني مفقود الاثر آوردم ؟!!
 
تركه بچش بعد از عيد فطر به دنيا مياد، اسمشو ميگزاره: پسفطرت !!!
 
تركه ميره مدرسه دنبال بچش. ميره طبقه ي اول، مي بينه يه تابلو زدن كه روش نوشتن: محل نگهداري دانش آموزان با استعداد. از مسئولش مي پرسه: آقا بچه ما اينجاس؟ طرف ميگه: نه داداش. ميره طبقه ي دوم، مي بينه يه تابلو زدن كه روش نوشتن: محل نگهداري دانش آموزان متوسط. ميبينه بچش اونجاهم نيست. ميره طبقه ي سوم، مي بينه يه تابلو زدن كه روش نوشتن: محل نگهداري دانش آموزان خنگ، كودن، كم حافظه ! با خودش مي گه حتما همينجاس. ميبينه بچش اونجا هم نيست. ميره طبقه ي چهارم، مي بينه يه تابلو زدن كه روش نوشتن: محل نگهداري غلام !!!
 
باباي تركه تو مستراح سكته ميكنه و مرحوم ميشه. ازون به بعد، تركه تا ميرفته تو توالت يهو حالش خراب ميشده و هاي‌هاي ميزده زير گريه. بعد از دو سه ماه، آخر يكي از رفيقاش شاكي ميشه، بهش ميگه: مرد مومن، آخه مگه توالت هم جاي گريه كردنه؟! تركه با بغض ميگه: آخه اينجا بوي بابامو ميده !!!
 
 
تركه به دكتره ميگه: آقاي دكتر من صد سال عمر مي كنم؟ دكتره ميگه: سيگار ميكشي؟ تركه ميگه: نه. -مشروب ميخوري؟ -نه. –ترياك ميكشي؟ -نه. –غذاي چرب ميخوري؟ -نه. -اهل خان... –نه. دكتره ميگه: پس مرتيكه توي اين صد سال چه غلطي مي خواي بكني؟!!
 
 

تركه خودشو ميزنه به كوچه علي چپ، گم ميشه

به تركه ميگن چرا با جوراب خوابيدي؟ آخه اينطوري راحت‌تر مي‌خوابم! واسه چي؟ واسه اينكه ديشب با كفش خوابيدم، خوابم نبرد

 
به غضنفر ميگن چرا ميري سربازي؟ ميگه والا فقط به خاطر مرخصي هاش

-تركه زنگ ميزنه 118 ميگه يه 110 بفرستين بقيه اش رو هم آدامس بدي

به تركه ميگن: از مسافرت چي آوردي؟ تركه ميگه: تشريف

 

از تركه ميپرسن ميدوني USA مخفف چيه؟؟ ميگه: يوم الله سيزده آبان!!  

تركه زنگ ميزنه به فوريت هاي بسيج ، منشي تلفني ميگه بعد از شنيدن سوره بقره پيغام خود را بگزاريد

به تركه ميگن چرا ترك شدي؟

تركه ميگه ايمكانات نبود.

جاده خاكي بود.

رفيق ناباب گيرمون اومد.

به تركه ميگن آي كره خر ...

ميگه يعني اينقدر جوون نشون ميدم ؟ !

يه بار يه جانباز 40 درصد با يه جانباز 60 درصد ازدواج ميكنه بچشون شهيد ميشه.

 تركا ميان يه شعر بسازن كه فارس ها رو مسخره كنن ، ميگن :تركا گل پسرن فارسا تركه خرن !!!

تركه با خدا قهر ميكنه ، وقتي ميخواد نامه بنويسه بالاي نامش مينويسه به نام بعضي ها

به تركه ميگن :  اكبر بابات مرد !!!! ميگه : عشق است تريپ مشكي !!

از تركه ميپرسن شما تهراني هستيد جواب ميده . نه! چشماتون قشنگ ميبينه.

تركه ميميره باباش رضايت نميده

به لره مي گن چرا براي اول اسم سايت به جاي w مينويسن www ؟

جواب ميده چون كار از محكم كاري عيب نميكنه !!!!!!!!!!!!

 

 

به تركه ميگن تا حالا تو اتوبان چپ كردي؟ ميگه: نه فقط يه بار تو خيابون راست كردم آبروم رفت!!!

تركه ميره خواستگاري... به خانوادش ميگن : فرمودين آقازاده چه كاره بود؟ جواب ميدن وزير نفت









اصفهانیه یه پوسته موز می بینه می شینه کنار موزه . می گن چرا اینجا نشستی ؟!!! میگه : آخه می خوام فکر کنند من این موزه را خوردم
.

به اصفهانیه می گن تا حالا شیرین تر از عسل هم خوردی ؟ میگه : بله ، ترشی مفتی
!!!

بچه اصفهانیه توی امتحان بیست می‌گیره. باباش میزنه توی گوشش و میگه: خاک بر سرت کنن، با نمره 10 هم میشه قبول بشی، حتما باید این همه خودکار حروم می‌کردی؟


یکی روز یکی از یک محله تو اصفهان می گذشته،می بینه یه دختر بچه اصفهانی گوشواره های طلا داره،می خواسته گولش بزنه و به بچه می گه دختر جون این گوشواره ها رو به من می دی؟ دختره می گه اگه صدای خر در بیاری بهت می دم یارو شروع می کنه به عرعر کردن و بعد می گه گوشواره ها رو بده دختره بهش می گه تو که خری می دونی اینها طلاست و من که ادمم طلا بهت نمی دم


یه اصفهونی سوار تاکسی میشه به مقصد که میرسه میگه قربان چقدر شد ؟ راننده تاکسی میگه 25تومن . اصفهونی میگه بفرمایید این 20 تومن - به اندازه 5 تومن دنده عقب برید

اگه گفتید چه جوری میشه اصفهانی رو زجر داد: ببندیش به تیر برق وبهش بگیه کوچه اونطرفی شام میدند


نوار مغز نرمال /_ /_ /_ /_ /_ نوارمغزقزوینی (|) (|) (|) (|) نوارمغزاصفهانی $ $ $ $ $ $ $ نوارمغزلر
_____________!!!

اصفهانیه کارت اینترنتش تموم میشه میندازتش تو آب جوش


گنجشک تهرانی : داش جیک جیک گنجشک اصفهانی:جیک جیکسا

یه روز یه اصفهانیه توی یکی از پادگانهای تهران خدمت می کرده . بچه تهرونی ها برای اینکه اونو اذیت بکنند توی غذایش توف می کردند و اون هیچ چی نمی گفت بعد از چند روز تهرونی ها قرار میگزارند که باهاش دوست بشوند اصفهانیه میگه از کی میخواهید با من دوست بشوید میگند از فردا اصفهانیه هم میگه من هم از فردا نمیشاشم توی سماور

یه روز یه اصفاهانی بلیت هواپیما می‌گیره، میره ایستگاه قطار، سوار اتوبوس می‌شه، با دوچرخه میره مسافرت

اصفهانیه موبایل می خره صفرشو می بنده


اصفهانیه موز می خوره ! پوستشو میزاره لای دفترچه خاطراتش








قزوینیه عروسی میکنه توی کارت عروسیش می نویسه: «
آوردن اطفال الزامیست!!!!!!!!!!!!!
...................................................................

قزوینیه کنار زمین فوتبال خوابیده بوده، بهش میگن: پاشو برو تو زمین، بازی  «
شروع شده. میگه: من برانکاردم
...................................................................

یه دانمارکیه کاریکاتوره کون رو بدون سوراخ می کشه «
تو قزوین دستگیرش می کنن به سه جرم
1-تشویش اذهان عمومی
2- نشر اکاذیب
3- توهین به مقدسات
...................................................................

شعار قزوینی ها در این ایام : کاریکاتوریست دانمارک حق مسلم ماست «
...................................................................

به قزوینیه میگن: آدرس سایتتو بده. میگه: دمرو، دمرو، دمرو، دات کون، دات کان «
...................................................................

قزوینیها به ناف می‌گن: سوراخ بی مصرف! «
...................................................................

 می دونی به فرماندار قزوین چی میگن؟ «
ارباب حلقه ها !!!
...................................................................

 قزوینیه انگشتش میشکنه از ناراحتی سکته میکنه «
...................................................................

می دونستی صاحب شرکت نوکیا یه قزوینیه؟ می گی نه؟ مگه ندیدی وقتی گوشیت رو روشن می کنی یه مرد «
دست یه بچه رو می گیره؟
...................................................................

دیروز موجی از شادی در قزوین برپا بود .می دونی چرا؟ چون بهروز ایدز نداشت «
...................................................................

شنیدم قزوینی ها رسمشونه ترتیبه هر کـ..سی رو می دن یه دونه از موهای سرشو یادگاری نگه میدارن! خیلی نگرانتم تازگی ها داری کچل می شی! «
...................................................................

خبر فوری: هنوز کنکور در قزوین ادامه دارد، به گزارش بی بی سی هنوز داوطلبین جرأت  «
نکردن دفترچه سولات را از روی زمین بر دارند
...................................................................

یارو از کونش کپی میگیره میگن واسه چی؟ میگه فردا میرم قزوین میترسم اصلش رو پاره  «
کنن
...................................................................

 قزوین زلزله میاد یه بچه از پشت بام پرت میشه تو بغل یه قزوینیه . قزوینیه میگه  «
بابا دمشون گرم هنوز زلزله تموم نشده کمکهای مردمی رسید
...................................................................

جدید ترین رومان عاشقانه در قزوین  «
خسرو و فرها
...................................................................

موسی در قزوین: ای موسی عصایت را به زمین بنداز. و موسی چنین کرد . و ندا امد حالا  «
اگه جرات داری برش دارر
...................................................................

قزوینیه یه کیسه برنج تبرک میخره درشو باز میکنه میگه اِ اِ اِ اِ اِ ..... پس  «
حمیدش کو؟؟؟
...................................................................

یه روز قزوینیه میاد تهران عروسی بر میگرده شهرشون بهش میگن عروسی چطور بود میگه  «
عجب عروسی بود پسرها با مردها قاطی بودن
...................................................................

یه ضرب المثل قزوینی می گه : رفیق اگه رفیق باشه آدم منت زنشو نمی کشه. «
...................................................................

قزوینیه زنشو بیمه بدنه میکنه، رشتیه بیمه شخص ثالث. «
...................................................................

قزوینیه زنگ میزنه برنامه مهتاب میگه: عکس پشت موضوع مسابقه رو هم نشون بدین تا ما  «
هم بتونیم برنده شیم.
...................................................................

قزوینی ها اعتراض میکنن این چه الفبائیه که به ن میگن نون اما به ک میگن کاف؟ «
...................................................................

سرخ پوستها موقع حمله به قزوین میگن: آکومبا، بومبا، یاکومبا! وقتی که از  «
حمله بر می‌گردند میگن: نکن بابا، نکن بابا
...................................................................

شعار قزوینی ها در این ایام : کاریکاتوریست دانمارک حق مسلم ماست «
...................................................................

پلیس قزوینیه رو با یه گونی شرت میگیره میگه:اینا چیه؟قزوینیه می گه:هیچی به خدا  «
دفتر خاطراتمه
...................................................................

قزوینیه یه خیابون خلوت پیدا میکنه، خودشو انگشت میکنه در میره! «
...................................................................

به قزوینیه میگن قزوین کجاست. می گه اراده کنی همین جا «
...................................................................

بچه قزوینیه به باباش میگه:بابا ...مامان شبها کجا میره که هی بهش میگی بر گرد؟؟؟ «
...................................................................

‌یه روز به یه قزوینیه میگن یه دختر پاک و معصوم سراغ داری؟میگه:آره شبی هفت هزار  «
تومن!!!!
...................................................................

قزوینیه میخواد آمپول بزنه٬از ترشس میره تهران میزنه!!!! «
...................................................................

یه قزوینیه بد از چند سال دوستشو میبینه و شروع میکنه به رو بسی و میگه هر چقدر  «
میبنمت سیر نمیشم باید بکنمت
...................................................................

به خاطر رفاه حال نماز گذاران قزوینی جا نماز با آینه بغل توزیع شد «
...................................................................

خبر مهم:جهت با شکوه تر شدن نماز جمعه قزوین سوره بقره به رکوع اضافه شد «
...................................................................

توی قزوین وقتی نماز جمعه تموم میشه همه باهم دست میدن میگن خیلی حال دادی «

...................................................................

شباهت پزشک اطفال با قزوینی:هر دوشون بچه ها رو خوب میکنن «
...................................................................

قزوینیها به برادر زن میگن: اشانتیون ازدواج «
...................................................................

می دونید شجاعترین مرد رو زمین کیه؟؟؟؟؟ امام جمعه قزوینه دیگه «
...................................................................

قزوینیها میرن از برره زن میگیرن چون جای اینکه با زنشون بخوابن با برادرزنشون «
میخوابن
...................................................................

قزوینیهاتوی عروسیشون این آهنگ رو میزارن : عزیزم بگو بر میگردی «
...................................................................

یه قزوینیه به کون یه بچه خوشگل دست می ندازه (انگل می کنه) طرف می گوزه !! قزوینیه  «
می گه : یه همچین مالی باید هم دزدگیر داشته باشه.
...................................................................

 به یه قزوینی می گن نظرت در مورد شورت های لای قاشی چی هستش؟می گه بابا اینا  «
که شورت نیست !!! می گن پس چیه ؟ می گه : نخ در بهشت
...................................................................

قزوینه میاد به دوستش میگه یه هفته هست که سکـ..س نداشتم!!! دوستش میگه: مگه خانومت  «
پریوده؟!!! قزوینه میگه نبابا اسهال داره!!!!
...................................................................

قزوینیه وارد یک جمع میشه، با همه از دم روبوسی میکنه به جز یک نفر که فقط باهاش  «
دست میده. یارو شاکی میشه، میگه: چرا منو ماچ نکردی؟! قزوینیه میگه: بالام تورو
گذاشتم بک…م
...................................................................

میدونی تو قزوین ملت شب های جمعه چی نذری میدن؟؟؟… وازلین «
...................................................................

ضرب المثل قزوینی: اگر رفیق، رفیق باشه، آدم منت زنشو نمیکشه  «
...................................................................

اگه بین 6 تا قزوینی گردن کلفت توی یک اتاق گیر افتادی چه کار می کنی؟!!… تو که «
کاری از دست بر نمیاد…. پس سعی کن بهت خوش بگذره!!!
...................................................................

یک بابایی رو تو قزوین میندازن زندان، روز اول هم سلولیش ازش میپرسه: بالام جان، «
‌بچه کردی افتادی این تو؟! یارو میگه: نه آقا این حرفا چیه؟ من هیچ وقت همچی کاری
نمیکنم! قزوینیه میگه: خوب پس حتما اوا کردی؟! باز یارو میگه: نه برادر، چی میگی؟!
قزوینیه میگه: نکنه پیرمرد کردی؟! یارو میگه: آقای عزیز عفت کلام داشته باش، این
حرفا یعنی چی، من جرمم سیاسیه! قزوینیه میگه: آهــان! بالام جان فهمیدم، رئیس‌جمهور
کردی!
...................................................................

 قزوینیه میره مغازه روبات فروشی، فروشندهه شروع میکنه به تعریف از روباتا و میگه: «
آقا این روباته آخر کاره، بهترین روباتیه که تا حالا ساخته شده، ببین اگه این دکمه
روی شکمش رو فشار بدی جاروبرقی میشه، اگه دستش رو بکشی ماشین لباسشویی میشه و خلاصه
از هر پیچش هزار هنر میریزه! قزوینیه حسابی حال میکنه میگه: بالام جان من همینو
میخوام! خلاصه پولشو میده و ور میداره میبردش خونه. فرداش قروینیه شاکی با کیر
پانسمان شده برمیگرده میگه: مادرقحبه! چرا نگفتی این سوراخ کونش چرخ گوشته؟!
...................................................................

 یه روز تو قزوین یه بابا و ننه دست بچشون رومیگیرن میبرن کلانتری و به افسره میگن: «
سرکار این چه شهریه؟ این چه زندگیه؟ این بچه رو کردن کونش آش و لاش شده، پاره و
پوره شده!! افسره نگاه میکنه میبینه: تُچ تُچ! این که پاک پاره شده! رو می‌کنه به
سربازش میگه: این کار، کار حسن کودکه زود بگیرین بیارینش. بعداز نیم ساعت یک یارو
سبیل کلفته رو دست بسته میارن، افسره بهش میگه تو خجالت نمیکشی؟! ببین با این بچه
چی کار کردی؟…حسن کودک نگاه میکنه، میگه: نگاه کن تورو خدا!‌کون بچه پاره پوره
شده، آش و لاش شده! سرکار، کار آدم تازه‌کار بوده! من کون بچه شیش ماهه میذارم از
خواب بیدار نمیشه!
...................................................................

 قزوینیه جلو آینه لخت میشه کون خودشو میبینه، میگه: یار در خانه و ما گرد جهان «
میگردیم!
...................................................................

 قزوینیه رو با یه سه لیتری تف دستگیر میکنن! «
...................................................................

 قزوینیه دنبال یه بچه میکنه، آخر سر تو یه کوچه بن بست گیرش میاره، بهش میگه: «
بالام جان! سه تا کار میتونی بکنی: اول اینکه بال در بیاری پرواز کنی، دوم اینکه آب
بشی بری تو زمین، سوم اینکه دستات رو بگذاری رو زمین توکل به خدا کنی!
...................................................................

 قزوینیه داشته تو یک خرابه یه پسره رو میکرده، یهو ماشین کمیته سرمی‌رسه. افسره  «
بهش میگه: پدرسوخته! داری چه غلطی با بچه مردم می‌کنی؟! قزوینیه شاکی میشه، میگه:
به تو چه، داداشمه
...................................................................

 قزوینیه تو بستر مرگ افتاده بوده، همه خانواده و دوست و آشنا دورش جمع می‌شن، «
میگن: حاج آقا، وصیتی نداری؟ قزوینیه با حال زار میگه: بالام‌جان..اوهو…‍وصیت
می‌زنم…اوهو..اوهو… بعد ازمرگم…اوهو…جسدم رو بسوزونید…ازش پودر بچه درست کنید!
...................................................................

 روی دروازه قزوین نوشتن: پشت‌گرمی شما مایه دلگرمی ماست! «
...................................................................

 یه مدت مردم به روحانیت پشت میکنن،‌قزوینیا همه میرن روحانی میشن! «
...................................................................

 قزوینیه میمیره، اون دنیا به علت 70 سال بچه‌بازی مستمر میندازنش قعر دوزخ، پیش  «
اژدهای دو سر! یک مدت میگذره طبقه‌های دیگه جهنم هی صدای آه و اوه و داد و بیداد
می‌شنیدن. بالاخره دو سه تا از فرشته‌ها میرن پیش رئیس جهنم میگن: این بیچاره گناه
داره، بگذار از پیش این اژدها بیاریمش بیرون. اونم میگه باشه. همچین که در سلول
قزوینیه رو باز می‌کنن، اژدهای می‌زنه بیرون، حالا ندو کی بدو! فرشته‌ها بهش میگن:
‌بابا خجالت بکش! آخه چرا داری در میری؟ اژدهای میگه: بابا این دهن منو سروریس
کرده! الان دو ماهه گیر داده که: بالام‌جان تو که دو تا سر داری، پس اونیکی کانت
کجاست؟!
...................................................................

 قزوینیه داشته واسه رفیقش تعریف می‌کرده که: بالام جان دیشب رفته بودیم عروسی، جات  «
خالی مختلط مختلط، مرد و پسر قاطی!
...................................................................

 قزوینیه میره پرورشگاه یک بچه رو به فرزندی قبول کنه، مسؤول اونجا ازش میپرسه: «
بالام‌جان، می‌کنی یا می‌بری؟!
...................................................................

 قزوینیه کنار دریا واستاده بوده، ‌می‌بینه یک بچه داره پشتشو می‌خارونه. میگه: «
‌بالام‌جان، خورده‌کاری هم قبول می‌کنیم‌ها!
...................................................................

 قزوینیه داشته بچهه رو میکرده،‌وسط کار یهو منکرات میریزه،‌اینم برای اینکه‌ «
صحنه سازی کنه،‌به بچهه میگه بیا حالا تو منو بکن. بچهه هی داشته سعی میکرده،
نمیتونسته، در همین حین افسره میرسه، زیپ شلوارشو می‌کشه پایین، میگه: بالام‌جان
بیا کنار، این کارا بچه بازی نیست!
...................................................................

 قزوینیه یه بچه خوشگل مهمونش بوده، هی میخواسته بکندش ولی نمیدونسته چطور حالیش  «
کنه. تو همین احوال، یکی در می‌زنه. قزوینیه میره دم در بعد از یه مدتی شاکی بر
میگرده،‌پسره میگه:‌چی شده؟! قزوینیه میگه:‌هیچی این پسر همسایه بود،‌میگفت:
بابام گفته یه کاسه تف بدین،‌مهمون داریم میخوایم بکنیمش! می‌بینی بالام جان چه
مردم بی ملاحظه‌این؟! نمیگن ما خودمون هم مهمون داریم!
...................................................................

 قزوینیه می‌میره، پسرش می‌بینه وصیت کرده قبرشو شیب دار بسازن! چند وقت بعد  «
قزوینیه میاد به خواب پسرش، پسره می‌پرسه: بابا جریان این قبر شیب دار چیه؟ قزوینیه
میگه: بالام‌جان، تا بچه‌ها بیان روش سر بخورن!
...................................................................

 قزوینیه داشته تو خونش ترتیب بچهه رو میداده،‌بچهه هم حین عمل داشته با گلهای  «
قالی بازی میکرده. ‌قزوینیه شاکی میشه،‌میزنه تو سر بچه میگه:‌بالام جان، دل به
کار بده!
...................................................................

 به قزوینیه میگن زن رو تعریف کن، میگه: بالام جان، زن حجمیست زائد که فضای اطراف «
کان رو اشغال کرده!
...................................................................

 تو یکی از دهات قزوین، ملت برای بار اول یه میوه انجیر پیدا می‌کنن. خلاصه سر در  «
نمیارن چه موجودیه، میبرنش پیش ملای شهر، میپرسن این چیه؟ ملاهه یک نگاهی به انجیره
میکنه، میگه: بالام جان من باید یک مقدار تحقیقات رو این بکنم، فردا بیاین جوابشو
بهتون بدم. ملت میرن دنبال کار و کاسبیشون، فردا برمیگردن، میپرسن: خوب ملا بالاخره
این یارو چیه؟ ملا میگه: بالام جان، شیره بوده مالاندن…یک کمی گردالاندن…خشخاش توش
پاشاندن…چوب به کونش نشاندن…تازه شده گلابی!
...................................................................

 قزوینیه توی یکی ازین محله‌های پرت، کنار یک درخت تق یکی از این بچه ردیفارو «
می‌گذاشته، یهو اماکن و نیروی انتظامی و پلیس 110 همه محاصرش می‌کنن! قزوینیه داد
میزنه: بالام جان چه خبره؟! هولم کردید گذاشتم به کان بچه مردم؟!
...................................................................

 قزوینیه میره تهران پیش رفیقاش، رفیقاش هم همه جور بساطی براش جور میکنن، از عرق و  «
فیلم سوپر و تریاک و… آخر شب هم یه جنده باحال براش میارن تا صبح حال کنه! بعد از
یه مدتی رفیق قزوینیه میره قزوین، قزوینیه هم سنگ تموم میگذاره، براش همه چیز جور
میکنه و آخر شب هم میره بیرون که یه کون باحال براش گیر بیاره ولی هرچی میگرده،‌
چیزی پیدا نمیکنه،‌آخر ور میداره یه پیر مرد تریاکی لاغر مردنی کچل رو میاره،
‌رفیقش میگه: بی‌معرفت، این چیه ور داشتی آوردی؟! قزوینیه میگه: بالام‌جان شرمنده،
شب جمعه بود، هیچی گیر نمیومد! اینم داییمه با کلی خواهش و التماس آوردمش!
...................................................................

 قزوینیه میره خونه یک میلیونره، ‌دویست میلیون نقد می‌دزده. بعد زنگ میزنه خونه  «
یارو میگه: بچه رو بیارین پولارو ببرین!
...................................................................

 بچه قزوینیه صبح پامیشه به باباش میگه: بابایی، بابایی! مامان دیشب جایی میخواست  «
بره؟قزوینیه میگه: نه بابا‌جان. بچهه میگه: پس چرا هی بهش میگفتی برگردعزیزم،
برگرد عزیزم!
...................................................................

 قزوینیه میره آمریکا، وقتی برمیگرده دوتا بچه با خودش میاره، یکی سفید یکی سیاه. «
ازش می‌پرسند: این سیاه رو دیگه برا چی اوردی؟ میگه: بالام‌جان این واسه ماه محرمه
...................................................................

ببم جان میگه: از کلاس اول به بچه‌ها میگن: بابا آب داد. ولی نمیگن: بابا کجا رو آب  «
داد که این مصیبت شروع شد!
...................................................................

قزوینیه توی کارت عروسیش می‌نویسه: آوردن اطفال الزامیست! «
...................................................................

قزوینیه بعد نماز به بقیه میگه: بغل دستی: قبول باشه، جلویی: حال دادی، پشت سری: «
حالتو میگیرم.
...................................................................

یه عارف قزوینی میگه: تا "امید" هست، "آرزو" نخواهم کرد. «
...................................................................

سرخ پوستها موقع حمله به قزوین میگن: آکومبا، بومبا، یاکومبا! وقتی که از حمله بر  «
می‌گردند میگن: نکن بابا، نکن بابا!
...................................................................

بر اساس تحقیقات علمی یک زیست‌شناس قزوینی، «باسن» در زمانهای قدیم یک تکه بوده ولی  «
به علت شیرینی زیاد قاچ خورده و دو تکه شده.
...................................................................

به قزوینیه میگن: شما قربانی هم می‌کنین؟ میگه: فامیلیش مهم نیست، هر کی باشه  «
می‌ک...
...................................................................

قزوینیه پشت بچه‌ش می‌نویسه: با نگاهی به آینده، درست مصرف کنیم «
...................................................................

قزوینیها به برادر زن میگن: اشانتیون ازدواج. «
...................................................................

قزوینیه زنگ میزنه برنامه مهتاب میگه: عکس پشت موضوع مسابقه رو هم نشون بدین تا ما  «
هم بتونیم برنده شیم.
...................................................................

قزوینی ها اعتراض میکنن این چه الفبائیه که به ن میگن نون اما به ک میگن کاف؟ «
...................................................................

قزوینیه زنشو بیمه بدنه میکنه، رشتیه بیمه شخص ثالث. «
...................................................................

میدونی تو قزوین ملت شب های جمعه چی نذری میدن؟؟؟… وازلین  «
...................................................................



سالهاست جوانيم در پياده روهاي شلوغ بي كسي دست فروشي ميكند! شانه هايش را خوب ميبرند ، اماهق هق هايش را نه...


بهار همه طراوتش را مدیون یک گل است! گل زیبای نرگس...!
برای آمدنش دعا کنیم


سلام ببخشید این وقت شب مزاحم می شم, یه سوال خیلی مهم برام پیش اومده:
.
.
.
.
چرا با اینهمه پیشرفت تکنولوژِی نوار غزه به سی دی تبدیل نشده؟؟؟



اين موقعيت نيست که بر انسان‌ها تاثير مي‌گذارد بلکه انسان‌ها هستند که موقعيت را تحت تاثير قرار مي‌دهند.
بنجامين ديزاييلي


سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش،
اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام


آنان که هر روز تدارک اردوی آسمانی میبینند ، پر شکوهترین اوقات فراغت را دارند
پرشکوه ترین تعطیلات نصیبتان باد . . .


شادى نوروزتان را به نسیم خُنُک بهارى بسپارید تا جهانیان بدانند ایرانیان چه نوروزى دارند



قلمي خواهم ساخت از ني باغ بهشت ، جوهر از شيشه ذات ، كاغذ از صفحه دل ، نور از شمع حيات ، تا بنويسم همه جا: "روزگارت خوش باد"
عيدت مبارك.


آدم های بزرگ بر این باورند که هیچ وقت شکست نمی خورند،
چون یا رهای خواهند یافت و یا راهی خواهند ساخت.


بنام خداي بهار افرين / بهار افرين را هزار افرين.

به جمشيد و ايين پاكش درود / كه نوروز از او مانده در ياد بود ...



تنها این کوه است که اگر به او بگویی دوستت دارم
او نیز بلند فریاد می زند: دوستت دارم دارم دارم . . .


دوستت دارم به اندازه ی پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم
زدم و چه بسیار خیالاتی که در ذهن پروراندم . . .


ایرانسل دیگه داره جای دوستامو پر می کنه ، فقط مونده اس ام اس بده کجایی ؟
.
.
.
همیشه یادت باشه یه دونه ای

درست مثل هر کس دیگه!!
.
.
.
همیشه گوشیم که زنگ میخوره میذارم چند ثانیه بگذره بعد جواب میدم
اینطورى فکر میکنن ما هم کار و زندگى داریم !!!
.
.
.
به غضنفر میگن : برو خبر مرگ حسن آقا رو به بستگانش بده
ولی یک دفعه نگو که هول کنن !
میره دره خونه حسن آقا زنگ میزنه میگه : منزل مرحوم حسن آقا !
.
.
.
امروز روز خوشگلاس
این پیامو برای تمام خوشگلایی که میشناسی بفرست
فقط خواهشن منو بیخیال شو همین الانشم بالای صدتاشو برام فرستادن
.
.
.
از فروشنده پرسیدم قیمت دلار چنده ؟
گفت الان ؟ یا الان ؟
.
.
.
با کلمه آره یا نه جواب بده
آیا من میدونم که تو احمقی ؟!؟
.
سایر اس ام اس های خنده دار در ادامه مطلب

.
.
انقد بدم میاد از اینایی که از من بدشون میاد !!
.
.
.
یکی از کرم‌های که علاقه دارم بریزم
اینه که واسه یه فیلم زیرنویس فارسی بدم بیرون
بعد اول فیلم بنویسم این یارو رو می‌بینی؟ آخر فیلم می‌میره!
.
.
.
دختره قیافش عین قاشق مربا خوری میمونه
برداشته تو about پروفایلش نوشته:
درگیر من نشو، همــــدم نمیشوم!
اعتماد به نفس بعضیا صاف تو لوزوالمعدم !!
.
.
.
این دخترایی که تا بهشون میگی سلام خانوم میگن لطفن مزاحم نشو …
خب لامصب واسا ببین چیکار داره طرف بعد خود داف پنداری کن !!
.
.
.
دیدین بعضیا وقتی می‌شینن رو صندلی چرمی بعد صدا میده
یه بار دیگه صداشو در میارن که بگن مال صندلی بوده؟!!
فاجعه اونجاست که صداش دیگه در نیاد !
.
.
.
به سلامتیه پـــــت و مــــت
چون نه هیچی تو مغزشون بود،نه هیچی تو دلشون!
.
.
.
اِ … اینجا چه گهی میخوری ؟ چیست !؟
واکنش شاد دو ایرانی به هنگام دیدن هم در یک جای غریب !!
.
.
.
فقط یه ایرانی میتونه بعد از شنیدن صدای پیغامگیرِ تلفن بگه
“عِـه رفت رو پیغامگیرشون”
و سریعاً تلفن رو قطع کنه !!
.
.
.
یادش بخیر قدیمـا رو عیدی فک و فامیل حســـــاب باز میکردیم
امسال خیلـــی بهمون لطف کنن ماچمون میکنن…!
.
.
.
بعضی وقتا شنیدن یه
” بگو ببینم چه مرگته ”
از یه رفیق خیلی بیشتر از حرفای کلیشه ای
“عزیزم چی شده”
بیشتر میچسبه….!
.
.
.
ایرانسل اس ام اس داده مشترک گرامی ۵۰۰ کیلوبایت هدیه ما به شما استفاده اینترنت رایگان !
مدت اعتبار ۳۰ روز !!!!

یا ما خیلی اوسگولیم
یا اونا خیلی اوسگلن
یا میخواستن شوخی کنن
یا نمیفهمن ۵۰۰ کیلوبایت ینی چی
یا نمیفهمن اینترنت ینی چی

برای دوستم این اس اومده ، با ذوق زنگ زده به من میگه برنده شدم !
بدبخت فک کرده ۵۰۰ کیلو پرتقال برنده شده ! یه همچین مملکتی داریم کلا !!
.
.
.
والا ما بچه بودیم همش اون خانوم مجری مهربونه بودا خانوم رضایی! میگفت: شما… مام میگفتیم: ما؟ میگفت: بعله شما که نزدیک تلویزیون نشستی، یکم برو عقبتر بشین! مام میرفتیم عقب! بعد میگفت: یکم عقبتر! آقا مام تا نزدیکیهای در ورودی میرفتیم عقب که نکنه لج کنه کارتون نشون نده..! یعنی یه همچین اسکولای دوست داشتنی ای بودیم ما..!
.
.
.
زن همسایه چیست ؟
زن همسایه موجودیست که ساعتها دم در حرف میزنه اما نمیشینه ، چون دیرش میشه !
.
.
.
هیچی به اندازه اینکه به مادر یه دختر بگی “من فکر کردم شما خواهر بزرگشی” یه مادر رو خوشحال نمیکنه





با آرزوی یافتن همسری مناسب از دختران منتظر
دعوت میشود ضمن خویشتن داری
از گره زدن سبزه ها به شدت خورداری فرمایند.

سازمان حمایت از محیط زیست

 .

.

با تبریک سال نو خدمت مجردهای گرامی!
دستگاه “سبزه گره زنی” با قابلیت ۹۰ گره در ثانیه،
پیش فروش می شود

 .

.

تو رو خدا فردا جایی قرار نزار میخوام سیزده رو فقط با تو باشم

آخه بدون تو اصلا صفا نداره

.

.

اینم از دروغ سیزده من

اینها سبزه ۱۳ بدره! اون وسطی رو برای رسیدن تو به آرزوهات گره زدم…

 .

.

آهای سیزدتون بدر

دشمناتون در به در

رفقاتون گل به سر

گرفتاریاتون زود بدر

خوشیهاتون هزار برابر

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: سه شنبه 29 فروردين 1391برچسب:sms,sms خنده دار,sms جدید,
ارسال توسط رامین

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 94
بازدید دیروز : 133
بازدید هفته : 474
بازدید ماه : 465
بازدید کل : 130987
تعداد مطالب : 120
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1

تماس با ما